مهمترین مشخصه یک استارتآپ چیست؟
وقتی سایت فروش گوسفند زنده، سفارش اینترنتی کلهپاچه و عطاری آنلاین راهاندازی شد بسیاری تصور کردند که وارد «موج چهارم» زندگی شدهایم و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در اینترنت فارسی قابل سفارش است. داستان کارآفرینی اینترنتی یا استارتها تقریبا از سال 1390 به شکلی که امروز در مورد آن صحبت میشود وارد ایران شد، سالهای 1392 تا 1397 اوج هیجانزدگی این مقوله بود و در یکی دوسال گذشته بلوغ بیشتری در اجرای ایدههای نوآورانه در قالب «کسب و کار اینترنتی نوپا» یا همان استارتآپ دیده میشود. این بلوغ و رشد فکری در واقع تعبیر دیگری از همان «عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلهاست» که حضرت حافظ سالها پیش اشاره کرد.
مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSA) میگوید: «هر کسب و کاری که با محوریت فناوری ظرفیت رشد چندبرابری در مدت زمان کوتاهی را داشته باشد استارتآپ Startup یا کسب و کار نوپای فناورانه است» اگرچه تعریفهای جامعتر در مورد این مفهومِ وجود دارد، بر اساس همین تعریف میتوان بسیاری از سایتها و کسب و کارهای اینترنتی که خودشان را استارتآپ نامیدهاند را از زیر چتر این عبارت بیرون کشید تا تکلیف روشنتری برای آینده خود داشته باشند. این مطلب بر اساس چند معیار مهم – که تقریبا در همه تعریفها وجود دارد – نشان میهد که چه سایت، کسب و کار و ایدهای استارتاپ هست و کدام نیست اما قبل از پرداختن به آن یک سوال اساسیتر باید پاسخ داده شود:
چرا راه اندازی استارتآپ اینقدر جذاب است و طرفدار دارد؟
درآمد زیاد و پولدار شدنِ سریع در مدت زمان کوتاه، اصلیترین دلیل راهاندازی استارتآپ است. موفقیت مدلهای جهانی که رشد سریع و چشمگیری در مدت زمان کوتاهی داشتند در کنار تغییر سبک زندگی مردم تأثیر قابل توجهی در جذابیت و رشد سریع مفهوم استارتآپ در چندسال گذشته داشته است. البته دلایل دیگری هم وجود دارد. بسیاری از محیطهای سنتی یا سازمانی بستر مناسبی برای رشد و توسعه ایدههای خلاقانه نیست به همین دلیل بنیانگذاران آنها به سراغ اکوسیستم استارتآپی میروند. برای برخی جذابیت فناوری و اینترنت دلیل اصلی رسیدن به این موضوع است و برخی دیگر صرفا بر اساس جوی که در چندسال گذشته شکل گرفته از طریق رسانهها جذب این موضوع شدهاند. عده معدودی هم سالهاست که به دنبال رازی هستند که سریع، ساده و کمهزینه پولدار شوند و تصور میکنند گنج آنها اینجا پنهان شده است.
هر گردی گردو نیست، هر کسب و کاری هم استارتآپ نیست!
تصور این که محصول یا خدمتی در کوچه و خیابان سالهاست مشتری پرواپاقرص دارد اما هنوز به فکر کسی نرسیده که مثلا چرا آپاراتی آنلاین نداریم موجب راهاندازی صدها سایت و فروشگاه اینترنتی شده است که این در نوع خود نه تنها بد نیست. برداشت اشتباه اکثر آنها این است که تصور میکنند صرفا آنلاین کردن یک خدمت یا فروش سنتی، معادل راهاندازی استارتآپ است. نتیجه میشود درست کردن یک سایت یا برنامه ساده و دنبال کردن رویدادها و جلسات این سخنران و آن شتابدهنده و فلان سرمایهگذار که ما استارتآپ هستیم و آیندهدار اما دیگران این را نمیفهمند و از ما حمایت نمیکنند! ایجاد نوآوری در یک خدمت یا فروش یکی از متدوالترین شیوههای کارآفرینی است که اتفاقا در مورد کسب و کارهای اینترنتی بسیار پرکاربرد است. پس بهتر است به جای این یک فروش یا ارائه صرف را با راهاندازی سایت و برنامه آنلاین کنید به فکر ایجاد نوآوری و ایدهای باشید که نیازی را هدف بگیرد. شاید پلتفرمی که بتواند تمامی آپاراتیهای را بر حسب کیفیت و نوع خدمت روی یک نقشه براساس تکنیکهای ژئومارکتینگ بر روی تلفن همراه کاربر نمایش دهد بیشتر ماهیت استارتاپی دارد.
کسب و کار اینترنتی، استارتآپ و سبک زندگی
زیاد بین استارتآپ و کسب و کار اینترنتی فصل مشترکهای زیادی هست تا حدی که تعیین مرز دقیق این دو مقوله را بسیار سخت و پیچیده میکند، اما بیتوجهی به تفاوتهای آن موجب سرگردانی در تعریف چشمانداز و اهداف نهایی خواهد شد. استارتاپیها معمولا تیمهایی هستند که تمام وقت، تمام منابع و تمام فکر که دیوانهوار بر روی هدف خود انرژی و وقت صرف میکنند تا به نتیجه برسند. نتیجه از نظر آنها صرفا موفقیت نیست. در استارتاپ باید یا زود موفق شوید یا زود شکست بخورید، مانند راه رفتن روی طناب یا باید زودتر به آنطرف برسید یا برگردید، حد وسط آن سقوط است. یک استارتاپآپ نمیتواند 2 یا 5 سال استارتآپ باقی بماند، یا شکست میخورد یا تبدیل به یک کسب و کار باثبات میشود.
تقریبا هرکسی با هر شرایطی میتواند حداقلی از حضور خود و دیگران در فضای اینترنتی را تبدل به درآمد مستقیم یا غیر مستقیم کند، اما راهاندازی استارتآپ به این دلایل مناسب همه نیست. بر همین اساس هم وقتی تفاوت ظرافتهای یک کسب و کار ساده را با یک ایده متحورانه مقایسه و درک کنید خواهید دید که با تشخیص استارتاپ نبودن سایت یا برنامهای که ساختید، نباید وقت و انرژی خودتان را صرف توسعه امکانات پیجیده، پرداختن به رسم و رسوم متداول استارتاپی مانند جذب سرمایه و پیوستن به شتابدهنده و الگوبرداری از اصول آنها کنید. کافیست بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال مارکتینگ را بیاموزد و انجام دهید. موفقیت یا شکست در یک استارتآپ فقط به ایده و بازار شما وابسته نیست، سبک زندگی تأثیرگذارتر از چیزی است که دیده میشود.
شاخص رشد سریع مهمترین معیار تمایز استارتآپ از کسب و کار عادی
رشد سریع در مدت زمان کوتاه نسبت به معادل همان کار در بازار غیراینترنتی مهمترین معیار برای تفکیک یک سایت یا برنامه آنلاین از یک ایده استارتآپی است. یک تاکسی تلفنی یا فروشگاه لوازم اسپرت خودرو در بهترین حالت میتواند در محدوده جغرافیایی خود رشد محدودی را تجربه کند آن هم با صرف زمان زیاد، کسب اعتبار و تبلیغات و.. تاکسی تلفنی اینترنتی هم به همین شکل است. وقتی یک تاکسی سرویس با همان شکل سنتی و با همان ظرفیت سرویسدهی، وب سایت یا اپلیکیشن راهاندازی کند باز همان تاکسی تلفنی سابق است با این تفاوت که دامنه بازاریابی، تبلیغات، پشتیبانی و سرویسدهی آن از ابزار ارتباطی تلفن به ابزار ارتباطی اینترنت برای همان حجم بازار قبلی گسترش یافته، اما وقتی تبدیل به یک پلتفرم اجتماعی حمل و نقل شد داستان کاملا متفاوت خواهد بود، میشود اسنپ. وقتی یک فروشگاه لوازم اسپرت خودرو وب سایت یا اپلیکیشن برای معرفی و فروش بیشتر محصولات راهاندازی کند الزاما یک استارتآپ نیست، بلکه از اینترنت به عنوان یک ابزار مکمل بازاریابی استفاده کرده است اما وقتی قابلیتهای سایت یا برنامه راهاندازی شده از محدودیتهای زمانی، مکانی و عرضه صرف فراتر رفت آن وقت یک استارتآپ است در همان حوزه، چرا که این تغییر ماهیت قابلیت رشد نامحدودتری دارد.
منبع: netstart