
سیدمحمد گرامی یزدی
- نام به انگلیسی: Mohammad Gerami
- تاریخ تولد: 1306
- محل تولد: یزد
- تاریخ وفات: 1388/06
- محل وفات: تهران
- ملیت: ایرانی
- کسبوکار: گلستان,

سیدمحمد گرامی یزدی
- نام به انگلیسی: Mohammad Gerami
- تاریخ تولد: 1306
- محل تولد: یزد
- تاریخ وفات: 1388/06
- محل وفات: تهران
- ملیت: ایرانی
- کسبوکار: گلستان,
سیدمحمد گرامی یزدی
سیدمحمد گرامی یزدی (زادهٔ ۱۳۰۶ در یزد- درگذشتهٔ ۱۳۸۸ در تهران) کارآفرین ایرانی و بنیانگذار شرکت مواد غذایی گلستان است.
زندگی شخصی
محمد گرامی سال ۱۳۰۶ در یزد به دنیا آمد. پدرش در بازار یزد به شغل حناسابی مشغول بود اما کسب و کارش محدود بود. آنها بخشی از حنای سابیده را برای صادرات به کشورهای عربی آماده میکردند. محمد ده ساله شده بود که پدرش خانواده را ترک کرد و همسر دیگری برای خود برگزید. محمد که پسر بزرگ خانواده بود، همراه با مادر و برادرش با انجام کارهای خانوادگی به درآمدزایی میپرداختند تا امرار و معاش داشته باشند. با تمام این کارها، زندگی را با سختی سپری میکردند و قدرت خرید چندانی برای خرید تمام کتابهای درسی کلاس پنجم و ششم محمد را نداشتند تا اینکه فرد خیری به نام رضائیان کتابهای درسی او را برایش خرید که این موضوع نقش مهمی در تشویق او برای خوب درس خواندن داشت. محمد، ریاضیات بسیار خوبی داشت و برای حل مسائل ریاضی مورد تشویق معلمهایش قرار میگرفت. او تا کلاس ششم به خوبی درس خواند و با مدل ۱۸ قبول شد.
محمد گرامی در تعطیلات تابستان با روزی یک ریال دستمزد در مغازهٔ پارچهفروشی حاج حسین سعیدی کار میکرد و هر شب بخشی از حقوقش را به مادرش میداد. محمد با کمک یکی از معلمانش در مدرسهٔ دینداری بدون پرداخت هزینه ثبت نام کرد البته فاصلهٔ زیادی بین خانه و مدرسه وجود داشت و او مجبور بود این فاصله را پیاده طی کند. او بعد از پایان کلاس هشتم به دلیل مشکلات مالی دیگر نتوانست درس خود را ادامه دهد و ترک تحصیل کرد تا کمکخرج مادرش باشد. سیدمحمد گرامی در اواسط شهریور ۱۳۸۸ خورشیدی در تهران چشم از جهان فروبست و پس از وی مدیریت بنگاهها همچنان در دست خانوادهاش حفظ شد.
زندگی حرفهای
محمد گرامی در ۱۵ سالگی به تجارتخانهٔ حاج علی اکبر ریسمانی از تجار نیکوکار یزد رفت و بهعنوان شاگرد با حقوق ماهانه ۸ تومان مشغول به کار شد. نظافت حجره، مراجعه به بانک و دیگر ادارات وظیفهٔ او بود. او صبح زود در حالی که هنوز کار شروع نشده بود به تجارتخانه میرفت و آنجا را آب و جارو میکرد. سید محمد در این دوران به بیماری برونشیت مبتلا شد و برای درمان و استراحت مجبور شد مدتی را به روستاهای اطراف یزد مهاجرت کند. او در زمان بازگشت چون پولی نداشت مجبور شد با پای پیاده خود را به شهر برساند. بعد از بازگشت به یزد بار دیگر در تجارتخانه حاج آقا ریسمانی مشغول به کار شد و به مرور زمان حقوقش افزایش یافت و به ۱۵ تومان در ماه رسید. در این مدت کارهای بیشتری به او واگذار شد.
فروش کالاهای مختلف به مغازهداران بخشی از کارهایش در سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵ بود. با پایان جنگ جهانی، بازگشت آرامش و رونق کسب و کار، تهران به قلب اقتصادی کشور تبدیل شد و سید محمد تصمیم گرفت برای پیشرفت به تهران بیاید. او زمانی که به همراه یکی از دوستانش به تهران آمد ۱۹ ساله بود البته به دلیل مشکلاتی که برایش پیش آمد و عدم رضایت مادر در تهران نماند و بار دیگر به شهرش بازگشت ولی مدت کوتاهی بعد با رضایت مادر دوباره با یکی دیگر از دوستانش که در تجارتخانه حاج ریسمانی همشاگردیش بود، به تهران آمد و اتاقی را با ماهی ۳۰ تومان اجاره کردند. آنها کار ویزیتوری را شروع کردند. سرمایهٔ چندانی نداشتند و در کار مشترک، اعتماد به نفس و درستکاری، سرمایهٔ مشترکشان بود. آنها کار بازاریابی پارچه و برنج را شروع کردند و واسطهٔ انتقال برات از تهران به یزد بودند و مشتریان برنج را برای تجارتخانههای تهران پیدا و به آنها معرفی میکردند. برای این کارها درصدی از سود را دریافت میکردند. آنها در کار خود موفق بودند همین باعث شد تا خیلی زود هرکدام بتوانند مقداری پول پسانداز کنند.
بعد از سروسامان گرفتن زندگی شخصیاش به دلیل مشکلات بازار برات و برنج تصمیم گرفت تغییراتی در شغل خود ایجاد کند و به همین منظور ویزیتوری صابون را شروع کرد. البته بازار صابون هم رونق چندانی نداشت و کسادی بازار در بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۳ باعث شد که بر حسب اتفاق و به دنبال کارهای جدید سری هم به تجارتخانه گرجی صاحب چای جهان برای ویزیتوری بزند. او بعد از جلب موافقت گرجی از همان ساعت با کمک کوچکزاده از میدان ۱۵ خرداد تا میدان امام حسین و صبح بعد تا چهار راه حسنآباد و حافظ در جستجوی مشتری به سراغ تکتک مغازهها رفتند. کاری که باعث شد سید محمد بتواند به تنهایی ۱۴ صندوق چای بفروشد و برای هر صندوق ۵ تومان دریافت کند. یعنی او در مجموع در دو روز ۹۰ تومان درآمد کسب کرد. روش کار آنها به این صورت بود که یک سوی خیابان را سید محمد گرامی و سوی دیگر را دوستش کوچکزاده بازاریابی میکرد. کار آنها خیلی زود تا جایی گسترش پیدا کرد که برای آنها دوچرخهای خریداری شد که به نوبت بتوانند کار کنند. گرامی و کوچکزاده خیلی زود توانستند اعتماد گرجی صاحب تجارتخانه را جلب کنند.
آنها تصمیم گرفتند از حق کمیسیونی که دریافت میکنند هر کدام هفته ای ۱۰۰ تومان را برای هزینهها در نظر بگیرند و مابقی را برای سرمایهگذاری آینده پسانداز کنند تا درآینده خودشان بتوانند کاری مستقل را شروع کنند. بعد از مدتی آنها آنچنان در کار خود پیشرفت کردند که از گرجی درخواست نمایندگی فروش انحصاری چای را کردند اما با مخالفت او رو به رو شدند و به همین خاطر تصمیم گرفتند از گرجی جدا شوند و کار مستقل خود را شروع کنند. آنها در این دوره با دریانی صاحب چای عقاب آشنا شدند و کار با او را آغاز کردند، دریانی حاضر به بستن قرداد با آنها شد. قراردادی که چند سال ادامه داشت ولی در نهایت آنها به فکر شروع کاری مستقل افتادند.
شرکت گلستان
سید محمد در آستانه ۳۰ سالگی تصمیم گرفت با توجه به تجربهٔ این سالهای خود کاری مستقل را شروع کند، او در آن زمان تجربه ۱۱ سال ویزیتوری در تهران را داشت، تا حدی سرمایه جمع کرده بود و اعتماد به نفس بسیاری داشت. بسیاری از مشتریان نیز او را به خوبی میشناختند. از سوی دیگر او به دلیل شناختی که در این سالها نسبت به کار و بازار چای کسب کرده بود، تصمیم گرفت کاری در بازار چای با کمک کوچکزاده شروع کند. آنها انبار سرای دلگشا را از گرجی خریداری کردند تا چای با برند برهنشان را در آن بستهبندی کنند. این اتفاق افتاد و کارگرانی برای بستهبندی چای استخدام کردند. آنها نظارت کاملی هم به کار کارگران خود داشتند. روایت میکنند که درستکاری اصلیترین سیاست آنها در کار بود به طوری که حتی اجازه نمیدادند ۵ گرم از وزن چای بستهبندیشده کمتر باشد. کار بستهبندی کمکم پیشرفت کرد و به غیر از تهران حوزه فروش تجاری را به یزد هم توسعه دادند.
آنها بعد از توزیع آزاد چای در قدم بعدی برای گسترش کار خود تصمیم گرفتند شرکت گلستان را تأسیس کنند. بر این اساس گلستان متولد شد. شرکتی با شراکت گرامی، کوچک زاده و سهامداری همسرانشان که سرمایه آن ۵ میلیون ریال اعلام شد، در سال ۱۳۴۰ تأسیس کردند. دفتر این شرکت در سه راه دلگشا بود و اولین همکاران آنها از دوستان و اعضای خانواده بودند. محصول تجاری شرکت آنها با نام تجاری برهنشان و شترنشان عرضه میشد و به تدریج فعالیتشان در اصفهان، مشهد، یزد، گرگان و…. توسعه پیدا کرد. با گسترش کار تعداد کارگرانشان نیز افزایش پیدا کرد، در شروع کار آنها ۱۰ کارگر داشتند اما به تدریج تعداد پرسنل آنها به ۶۰ نفر رسید. سید محمد و کوچکزاده پنج سال پس از تأسیس شرکت گلستان سعی کردند بخشی از پروسه تولید محصول تجاری را خود در دست بگیرند. با همین هدف شرکت گلستان در سال ۱۳۴۴ در شهرستان لاهیجان اقدام به خرید کارخانه کرد. آنها پس از مدتی در آن کارخانه با خرید برگ سبز به خشک کردن چای شکسته، باروتی و چای قلم پرداختند. کارخانه چای لاهیجان یکی از کارخانههایی بود که در پرداخت به موقع بهای برگ سبز چای به کشاورزان و خرید برگ با کیفیت و تبدیل آن به چای خشک مناسب شهره شده بود. موضوعی که روی حفظ استاندارد برند گلستان بسیار مؤثر بود. شرکت گلستان علاوه بر واردات، بستهبندی و توزیع چای، در سال ۱۳۴۶ به تولیدکننده نیز تبدیل شد.
پیش از ورود به عرضه تولید در سال ۱۳۴۵ با شراکت سید محمد گرامی، رضا کوچکزاده و عبدالحسین شرکا شرکت رویالتی در زمینهٔ واردات چای فعالیت خود را در انبار شوش آغاز کرده بود. این اقدام نقش محمد گرامی و کوچکزاده را به عنوان یکی از بزرگترین تجار چای تثبیت کرد. در این سالها البته محمد گرامی به تحصیل و پیشرفت فرزندانش نیز اهمیت بسیاری میداد. موضوعی که چند سال بعد ظرفیتهای جدیدی را در شرکت گلستان ایجاد کرد.