افسانهی نوآوری: چرا لازم است شرکت خود را دیجیتالی کنید؟

نوآوری جادو نیست، بلکه یک فرآیند راستیآزمایی، سخت کوشی و ارائه ارزش است. با این حال بسیاری از شرکتها همچنان باور دارند که لحظهای میآید که در ذهن ایدهای جرقهای میخورد که منجر به دستیابی به موفقیت و تغییرشگرف در زندگی یا کار افراد میشود. ما اغلب نوآوریها را لحظههایی می دانیم که فناوری به سرعت رو به جلو حرکت می کند، دستگاهها تغییر شکل می دهند و جهان هرگز مثل سابق نیست.
آیفون، نتفلیکس و سیلزفورس؛ اینها محصولاتی هستند که نوآورانه و تاثیرگذار به شمار میروند. اما حقیقت این است که هیچ یک از آنها محصول جرقهی ناگهانی یک ایده نبودهاند. هر یک از آنها از طریق فرایندهای تکاملی به چیزی که الآن هستند، تبدیل شدند. افسانه نوآوری این است که ایدههای عالی خود به خود ظاهر میشوند و یک شرکت را یک شبه به موفقیت می رسانند.
آنچه شرکتهای نوآور حقیقی درک میکنند این است که نوآوری یک فرآیند پایان ناپذیر است؛ (نوآوری) حلقهی بازخوردی است که محصولات و خدمات را تا حدی بالا میبرد که به نظر میرسید کاملا چیز تازهای هستند. بسیاری از نوآوران پس از موفقیت اولیه، دیگر تمایلی به تکامل آن ندارند. متأسفانه برای آنها، رقبا همیشه به دنبال پیشی گرفتن از آنها و برهم زدن بازار هستند. ممکن است دور از ذهن باشد بخواهند آنچه که آنها را به موفقیت رسانده است کاملا از بین ببرند، اما این تنها راه رها شدن از انتظارات و ارزیابیهای دیگران است. گرچه روند کار سادهتر نشده، اما شرکت ها با پیگیری نوآوری، نسبت به گذشته ابزارهای بیشتری در اختیار دارند. دیجیتال سازی به آتش سوخت میبخشد و هر مرحله را موثرتر و کارآمدتر میکند. اما بدون ذهنیت درست و راهنمای مناسب نوآوری اتفاق نمیافتند.
نوآوری یک فرآیند است و دستیابی به موفقیتها تدریجی است. در ادامه به این میپردازیم که چگونه کسب و کارها موجب تحقق نوآوری میشوند.
نوآوران به خوبی گوش میدهند
به نظر ساده میآید اما بسیاری از شرکتها در این مرحله شکست میخورند. آنها بهجای درک بهتر مشتریان و ارائه ارزش، تله های بهتری ایجاد میکنند.
گوش دادن شکلهای مختلفی دارد. بهتر است ابتدا با کارمندانی که مستقیماً با مشتری تعامل دارند، صحبت کنید و تجربه و چشم انداز آنها را در زمینه های دیگر کسب و کار جویا شوید. بر اساس اطلاعات آنها، میتوانید پروژههایی را که بیشترین ارزشها را بر اساس نیاز مشتری به آنها ارائه میدهند، در اولویت قرار دهید.
از فناوری و دادهها برای درک و بهبود محصولات خود استفاده کنید، از ترندهای صنعت آگاه باشید و سعی کنید آگاهی خود را درمورد نیازهای مشتریانتان افزایش دهید.
نتفلیکس نمونهای از کسب و کار است که براساس استفاده از دادهها، آنچه مشتریان توقع دارند در اختیار آنها قرار میدهد. الگوریتم این شرکت با استفاده از داده های مربوط به آنچه مشتریان جستوجو و تماشا کردهاند و همچنین چه مدت زمانی را به آن اختصاص داده اند، یک سری پیشنهاد در اختیار آنها قرار میدهد. اما حرکت بسیار هوشمندانهی این شرکت استفاده از این داده ها برای ساخت برنامهها و فیلم های جدید بوده است. نتفلیکس از آنچه به نظر میرسد ایدههای بهتری دارد، چراکه به دادههای به دست آمده از آنچه مشتریانش لذت میبرند، گوش میدهد. با گذشت زمان ، این روند به نتفلیکس کمک کرده است تا از یک مدل فقط توزیعی به یکی از بهترین کتابخانههای محتوای اورجینال در فضای رسانه ای برترOTT تبدیل شود و در همین حال رشد گسترده مشترکان خود را حفظ کند.
هیچوقت تسلیم نمیشوند
تاریخچهی تجارت مملو از شرکت هایی است که نتوانسته اند تغییری را در مسیر خود ببینند. یکی از کارمندهای "Kodak" اولین دوربین دیجیتال را در سال 1975 ابداع کرد، اما مدیران اجرایی این شرکت از محصول استقبال نکردند، چرا که "هیچکس دلش نمیخواهد تصویرش را روی تلویزیون ببیند". Blackberry پیش از آیفون به شکل گوشیهای هوشمند محصولات خود را ارائه میداد، اما با آمدن آیفون به بازار این دسته از محصولات به طور کلی تعریف دیگری به خود گرفتند.
درسی که از نمونههای بالا میگیریم، بسیار ساده است. به آنچه بدست آوردید قانع نباشید. اگر بر اساس آنچه از مشتریان و اطلاعات میشنوید، محصولات خود را از بین ببرید، خواهید دید که به مرور زمان شخص دیگری جای شما را خواهد گرفت.
نوآوری یک رویداد نیست. شرکتهایی که به نوآوری به عنوان یک رویداد نگاه میکنند اغلب در پیدا کردن محصول یا خدمات موفق بعدی شکست میخورند. نوآوری روندی از بازآفرینی است که متداوم است و به مرور زمان شتاب میگیرد.
آنها به تدریج پیشرفت میکنند
گاهی با نوآوری جهشهای بزرگ رخ میدهند. اما در بیشتر مواقع نوآوری نتیجهی تداوم و پیشرفتهای تدریجی است و این ممکن است به معنای افزودن یک چارچوب تازه به یک محصول یا صنعت باشد؛ یا بدین معنی باشد که بر روی چیزی که پیشتر در دسترس بوده کار کنیم، آنرا بهبود داده و موانع از سر راه آن حذف کنیم. و یا به این مفهوم باشد که یک پلتفرم را ایجاد کرده و به تدریج گسترده و گسترده کنیم.
نوآوری تدریجی بدین معناست که قبل برداشتن قدم بعدی را ثابت کنیم که یک محصول به خوبی کار میکند. شرکتهایی که ماهها و سالها زمان صرف میکنند تا محصول یا خدماتی را آماده کنند تا در معرض استفاده قرار دهند ولی هیچ بازخوردی نگیرند، به خوبی میدانند که جهش در کسبوکار قماری بر روی زمان، پول و منابع است.
با آهسته قدم برداشتن و ثابت کردن کار و بهبود بخشیدن آن میتوانید روند تدریجی نوآوری را برای خود ایجاد کنید و هنگامی که لازم است راه خود را عوض کنید بتواند به چابکی اینکار را انجام دهید.
سیلزفورس و ادوبی دو نمونه هستند که حدود 10 سال است که از این شعار پیروی کرده اند و در این مسیر باقی مانده اند. هر دو در طول سالها از طریق دستاوردها و پیشرفت هایشان با ساخت اکوسیستمهای بازاریابی ریشه دار رشد کرده اند و به فلسفهی اولیه خود پایبند ماندهاند.
قدرت دیجیتالی شدن را در نظر بگیرید
امروزه هر صنعتی بهدنبال صنعتی شدن است. اما فرآیندی که در پس این تحولات دیجیتالیوجود دارد به اندازه خود تحول مهم است. دلیل مهمتر و اصلیتری که شرکت شما باید به دیجیتالی شدن فکر کند، ایجاد راهی کارآمدتر و قدرتمندتر به سمت نوآوری است. دیجیتالی شدن به شما گوش برای شنیدن و جمعآوری اطلاعات جدید میدهد تا بتوانید دیدگاه بهتری بهدست آورده و در این راه قدم بردارید. این موجب میشود که فرآیند توسعهی محصولات شما سریعتر پیش رود و پیشرفت کند. به دنبال آن پیشرفت پیدرپی و مداوم در جهت نوآوری خواهد آمد و ارزش متعالی تری ارائه خواهد داد. نوآورترین شرکت ها همیشه می دانند که این یک روند بی پایان است؛ و آنهایی که کتوجه این مسئله نبودند، برندهایی هستند که در تاریخ باید به دنبال آنها بگردید.
منبع:forbes.com